ستاره

‹‹هر شب ستاره‌ای به زمین می‌کشند و باز این آسمان غمزده، غرق ستاره‌هاست.››

ستاره

‹‹هر شب ستاره‌ای به زمین می‌کشند و باز این آسمان غمزده، غرق ستاره‌هاست.››

چی بگم؟

بهاره میگفت:آره وقتی گوشیم افتاد دست برادرم و فهمید که کسی هست تهدیدم کردوتا میتونست بدوبیراه گفت.تهدیدم کرد که همه چیزمو ازم میگیره...پیش همه ی آدمایی که موقع دعوا اونجا بودن آبرومو برد(منم تقریبا قضیه اون و دخترعموم رو میدونستم و کسی از اون خبر نداشت.با این حال میگفت من پسرم فرق میکنه اما تودختری...احمق!)اونشب تا صبحش کارم شده بود گریه...عقلم به جایی قد نمیداد به (مستری که باهام آشنا بود)گفتم که همه ی خط هاتو عوض میکنی و بهم اس ام اس نمیزنی...بعد اون شب...روزبعد...روزبعد...بیخبری...دلم میخواست یه جوری دق دلیم رو سرهمه خالی کنم...بابام .مامانم.همه و همه ازحالم تعجب میکردن...حتی برای ۳روز رفتیم مسافرت ولی اونجا هم عین دیوونه ها بودم وهیچی منو خوشحال نمیکرد...تا اینکه یه چند روزی گذشت وبراش آف گذاشتم وناراحتیم رو سر اون خالی کردم...با این وجود که ازش دلخور بودم و هر روزم به تلخی و سختی میگذشت هنوزم میخواستمش یعنی یه حسی انگار نمیذاشت راحت باشم ودلم نمخواست از دستش بدم ... وروزبعدش برام آف گذاشته بود که من هم ازت دلخورم یعنی تو نمیتونستی یه جوری بهم خبر بدی؟تقریبا همون حرفایی رو زد که من بهش گفتم ودرآخر سر معذرت خواهی کرده بود...واینبار با یه شماره دیگه که برام گذاشته بود منتظرمه...آیا این نگرانی ودلتنگیه اینکه نکنه دوباره نبینمش وبا این فکر داغون میشدم بهم میگه دوستش دارم؟وابسته شدم؟یا که هوسه؟

- چی باید بهش میگفتم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نظرات 1 + ارسال نظر
vahid پنج‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:29 ب.ظ http://www.apvt.blogsky.com

salam webloge khoobi darid.
man taghazaye tabadol link ba shomaro daram dar soorate + boodan nazar
ba webloge ma amadeh va nazar dahid ta ma ham shomaro link konim.
ba tashakkor : www.apvt.tk

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد