ستاره

‹‹هر شب ستاره‌ای به زمین می‌کشند و باز این آسمان غمزده، غرق ستاره‌هاست.››

ستاره

‹‹هر شب ستاره‌ای به زمین می‌کشند و باز این آسمان غمزده، غرق ستاره‌هاست.››

تجربه و مرور

مثل اینکه باید سلام دوباره به وبلاگم بدم.

پس.... سلام وبلاگ عزیزم


وقتی به آخرین نوشته ام برمیگردم می بینم که یه 6 ماهی گذشته و سال باز هم داره تموم میشه... میشینم و یه مرور میکنم سالی که گذشت رو...

بزرگترین و جذابترینش خواسته های قلبی پست شهریور ماهم بود که وقتی دیدم جا خوردم... چون دقیقا به طور ناگهانی و بدون برنامه در مهر ماه 93 قسمت زیارت آقا امام رضا (ع) نصیبم شد.... و من این رو امروز متوجه شدم که دقیقا آقا به خواسته قلبی من توجه داشتند.... و باز هم شرمنده خودشون کردن من رو....

از جهاتی برام خبرهای خوب داشت و از جهتی نه.... خدا رو شکر خبرهای خوبش زیاد بود... موفقیت شغلیم... شرکت تو دوره های روانشناسی.... و رفتن دنبال شناخت اعتقاداتم که مثبت ترین اتفاقات بودند و از این بابت خدا رو شاکرم... اتفاقای تلخ هم باید می بودن برای اینکه اسم تجربه رو روش بتونم بذارم و ازش درس بگیرم و حتی از این بابت هم متشکرم و سپاسگزار خدای خوبم. در طول همه این لحظات حضور گرم و مهربون خدا رو به وضوح حس می کنم. خدایا ازت ممنونم. شکر....

داره یه تحول خوب تو زندگیم رخ میده شکر خدا.... خدایا میخوام امسال همراه خانواده ام لحظه تحویل سال رو در خدمت آقا امام رضا (ع) باشیم. کمک کن انشالا به خدمتشون برسیم....یا مولانا یا علی ابن موسی الرضا (ع) منتظر دعوتنامه شما هستیم که به پابوس شما بیایم.... آقای من .... دستمون رو گرفتین.... به حق امام جواد (ع) محکم تر بگیرید و به راه درست هدایتمون کنید. آقای من.... سرور من.... آفتاب مهربانی ها... از خداوند بخاطر وجود پرنور شما ممنونم.... از خداوند بخاطر حضور شما در زندگیم و دستگیری شما ممنونم.... این عشق و دلتنگی برای شما همیشگیست اگر ما را قابل بدانید....

باز هم از مولایی و آقایی شما ممنونم سرورم...

خدایا این مهر مولا رو تو دلمون بیشتر کن. آمین...