ستاره

‹‹هر شب ستاره‌ای به زمین می‌کشند و باز این آسمان غمزده، غرق ستاره‌هاست.››

ستاره

‹‹هر شب ستاره‌ای به زمین می‌کشند و باز این آسمان غمزده، غرق ستاره‌هاست.››

سکوت

به آتش نگاهش اعتماد نکن

لمس نکن

به جهتی بگریز که بادها خالی از عطر اویند

به سرزمینی بی رنگ

بی بو ، ساکت

آری

بگریز و پشت ابدیت مرگ پنهان شو

اگر خواستار جاودانگی عشقی



زنده یاد حسین پناهی

ادامه ی تلاش من

سلام دفتر خاطرات نیمه جون من...


خیلی وقته نیومدم... یه خبر خوب کارشناسی قبول شدم درسته تلاشم چند برابر شده ولی راضیم از این چیزی که برام پیش اومده...

از این هفته کلاسای دانشگاه و زیان و کار و... خدا بزرگه تمام این سختی ها رو تحمل می کنم برای فردایی بهتر...

با همه ی این سختیا خوشبینم به آینده ای که در انتظارمه.

تلاش

خیلی وقته برای خودم وقتی نذاشتم... دیگه وقت نمی کنم با خودم هم خلوت کنم و حرفی بزنم...


اونقدر خودم رو درگیر کار و کلاسا کردم که وقتی برای فکر کردن به درست یا اشتباه بودنش ندارم...


از سال 90 سه ماه گذشت و من هنوز به ایده ال خودم نزدیک نشدم.


و شاید هم به تلاشی بیشتر از این نیاز دارم.

منتظر نتایج آزمونم هستم... اگه قبول شم که می شم ایشاا... بهترین روزها رو در پیشرو خواهم


داشت... خیلی سخته همه روز از خودت راضی نگه داری ولی همچنان به قول هایی که تو اول


سال به خودم دادم وفادارم و ازشون کوتاهی نمی کنم... اومدم که این وبلاگ خاک خورده یه


جونی بگیره... و برای من هم تجدید خاطرات بشه... این وبلاگ 5 ساله! عمر چقدر زود می گذره!


باید به خودم بیام...

سال 90 هم رسید!

نوروز پیام مهر است که مرا وا می دارد تنها بخاطر تو دوست داشتن را یاد بگیرم.


عید همگی مبارک باشه.


باز هم طبق معمول دیر رسیدم ولی با کلی فکر و برنامه ریزی برای امسال که سال مطمئنا پربار و پر از خبرای خوشه برام. فقط از خدا میخوام که هیچ چیز رو زودتر از وقت موعدش نخوام و بزرگترین آرزوم اینه که واقعا برای همه مفید باشم و همیشه یادم باشه آدمایی هم هستند که به محبت و کمک نیاز دارند. و هیچ وقت به خودم مغرور نباشم و ضمن اینکه کینه ای نیستم صداقتم بیشتر از قبل باشه.

و همه رو هم بیشتر از قبل دوست داشته باشم و نذارم کسی ازم برنجه.


سال نوی همگی مبارک!

خدایا!

خدایا ! دیروز... با تکه ابر کوچک بغضم به دیدارت آمدم


امروز... آسمانت را بارانی مهمانم کردی ...


عجب هوایی دارد قدم لحظه هایم در این مهمانی...

یعنی میشه؟!

خدایا تمامی خنده های تلخ امروزم را می دهم


یکی از آن گریه های شیرین کودکیم را پس بده .....


ساده باشم

زندگی بسیار ساده است. حتی درختها ساده هستند. زندگی باید ساده باشد. اما چرا برای شما این همه پیچیده شده است؟‌ زیرا درباره آن فلسفه می بافید. برای آنکه در بحبوحه زندگی، ‌در شدت و شور باشید، باید تمام فلسفه بافیها در مورد زندگی را دور بریزید. در غیر اینصورت در ابهام کلمات فرو خواهید ماند.

مرد و نامرد

روزگاری مردم دنیا دلشان درد نداشت.



         هر کسی غصه اینکه چه می کرد نداشت.



                    چشم سادگی از لطف زمین می جوشید.



                                  خودمانیم زمین این همه نامرد نداشت.

سفر

سفر مگو که دل از خود سفر نخواهد کرد


  اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد


  من و تو پنجره های قطار در سفریم


 سفر مرا به تو نزدیکتر نخواهد کرد



****************

پ.ن: دنیا عجب جایی شده... بارون... چرا بارون نمیباره....؟؟؟

از دروغ متنفرم

آنگاه که انسانی دروغ می گوید


بخشی از جهان را به قتل می رساند


اینها مرگهای کمرنگی هستند 


که انسانها به اشتباه زندگی می خوانند...!!!!



**********


پ.ن: حال و هوای دلم ابریه... خدا کنه بارون بباره