به آتش نگاهش اعتماد نکن
لمس نکن
به جهتی بگریز که بادها خالی از عطر اویند
به سرزمینی بی رنگ
بی بو ، ساکت
آری
بگریز و پشت ابدیت مرگ پنهان شو
اگر خواستار جاودانگی عشقی
زنده یاد حسین پناهی
سلام دفتر خاطرات نیمه جون من...
خیلی وقته نیومدم... یه خبر خوب کارشناسی قبول شدم درسته تلاشم چند برابر شده ولی راضیم از این چیزی که برام پیش اومده...
از این هفته کلاسای دانشگاه و زیان و کار و... خدا بزرگه تمام این سختی ها رو تحمل می کنم برای فردایی بهتر...
با همه ی این سختیا خوشبینم به آینده ای که در انتظارمه.
خیلی وقته برای خودم وقتی نذاشتم... دیگه وقت نمی کنم با خودم هم خلوت کنم و حرفی بزنم...
اونقدر خودم رو درگیر کار و کلاسا کردم که وقتی برای فکر کردن به درست یا اشتباه بودنش ندارم...
از سال 90 سه ماه گذشت و من هنوز به ایده ال خودم نزدیک نشدم.
و شاید هم به تلاشی بیشتر از این نیاز دارم.
منتظر نتایج آزمونم هستم... اگه قبول شم که می شم ایشاا... بهترین روزها رو در پیشرو خواهم
داشت... خیلی سخته همه روز از خودت راضی نگه داری ولی همچنان به قول هایی که تو اول
سال به خودم دادم وفادارم و ازشون کوتاهی نمی کنم... اومدم که این وبلاگ خاک خورده یه
جونی بگیره... و برای من هم تجدید خاطرات بشه... این وبلاگ 5 ساله! عمر چقدر زود می گذره!
باید به خودم بیام...
نوروز پیام مهر است که مرا وا می دارد تنها بخاطر تو دوست داشتن را یاد بگیرم.
عید همگی مبارک باشه.
باز هم طبق معمول دیر رسیدم ولی با کلی فکر و برنامه ریزی برای امسال که سال مطمئنا پربار و پر از خبرای خوشه برام. فقط از خدا میخوام که هیچ چیز رو زودتر از وقت موعدش نخوام و بزرگترین آرزوم اینه که واقعا برای همه مفید باشم و همیشه یادم باشه آدمایی هم هستند که به محبت و کمک نیاز دارند. و هیچ وقت به خودم مغرور نباشم و ضمن اینکه کینه ای نیستم صداقتم بیشتر از قبل باشه.
و همه رو هم بیشتر از قبل دوست داشته باشم و نذارم کسی ازم برنجه.
سال نوی همگی مبارک!
****************
پ.ن: دنیا عجب جایی شده... بارون... چرا بارون نمیباره....؟؟؟آنگاه که انسانی دروغ می گوید
بخشی از جهان را به قتل می رساند
اینها مرگهای کمرنگی هستند
که انسانها به اشتباه زندگی می خوانند...!!!!
**********
پ.ن: حال و هوای دلم ابریه... خدا کنه بارون بباره