ستاره

‹‹هر شب ستاره‌ای به زمین می‌کشند و باز این آسمان غمزده، غرق ستاره‌هاست.››

ستاره

‹‹هر شب ستاره‌ای به زمین می‌کشند و باز این آسمان غمزده، غرق ستاره‌هاست.››

اعتماد متقابل

برای ازدواج کردن چقدر باید صبر داشت... چقدر درک کردن آدما از همدیگه سخت شده... چقدر همه به دنبال منافع خودشون هستن... چرا باید آدم بین این همه سنت های خودخواهانه گیر کنه فقط به خاطر اینکه بزرگتر خانواده اس و نباید چیزی بهش گفت...چرا کسی مثل مرد سینه سپر نمیکنه برای رفتن به سمت سختی ها که منم بدونم میخواد واقعا زندگی کنه و از جون و دل براش مایه بذارم... برای من سکه و لوازم و... مهم نیست. دنبال اعتمادم... کسی که بهم اعتماد کنه و بهش اعتماد کنم.

خدایا تو خودت بهتر به احوال دلها آگاهی... خودت دریاب... خودت سامان بده به اوضاعم که تنها دارایی ام رو به پیشگاهت به امانت آوردم. دلم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد